کد مطلب:243818 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:107
خبر دادن آن حضرت از کالای دو زن
[114] - 25 - و نیز گفته است:
از ابن اورمه روایت شده كه گفت: خانمی، مقداری زیور آلات و درهم و لباس، نزد من آورد و گمان كردم آنها، از خود اوست و از وی نپرسیدم كه چیزی از آنها، به دیگری تعلق دارد یا نه و آنها را همراه وجوهات شیعیان دیگر، به مدینه بردم و خدمت امام جواد علیه السلام نوشتم كه از طرف فلانی و فلانی و... و از طرف فلان زن هم این مقدار این مقدار كالا آورده ام؛ در توقیعی كه از حضرت دریافت كردم، آمده بود: آنچه از جانب فلانی و فلانی و از طرف آن دو زن فرستاده بودی، رسید؛ خدای متعال از شما بپذیرد و از شما خشنود گردد و تو را در دنیا و آخرت، با ما قرار دهد.
وقتی دیدم كه حرف دو زن در میان است، در صحت و درستی نامه تردید نمودم و فكر كردم كه كسی غیر از آن حضرت از پیش خود جعل نموده است؛ چه اینكه من مطمئن بودم كه آنچه آن خانم به من داد (همه اش)، مال خودش بود و او، فقط یك زن بود و چون (در توقیع) دو زن را نوشته دیدم، نسبت به واسطه ی نامه، بد گمان شدم؛ اما هنگامی كه به وطن بازگشتم، آن بانو پیش من آمد و گفت: آیا كالای مرا تحویل دادی؟ گفتم: آری؛ ولی او پرسید: و كالای فلان زن را؟ گفتم: مگر چیزی از غیر شما، در میان آنها بود؟ گفت: آری؛ فلان مقدار، مال من و فلان مقدار، مال خواهرم فلانی بود؛ به او گفتم: آری؛ آنها را رساندم (و شك و تردیدم بر طرف شد.) [1] .
[ صفحه 107]
از ابن اورمه روایت شده كه گفت: خانمی، مقداری زیور آلات و درهم و لباس، نزد من آورد و گمان كردم آنها، از خود اوست و از وی نپرسیدم كه چیزی از آنها، به دیگری تعلق دارد یا نه و آنها را همراه وجوهات شیعیان دیگر، به مدینه بردم و خدمت امام جواد علیه السلام نوشتم كه از طرف فلانی و فلانی و... و از طرف فلان زن هم این مقدار این مقدار كالا آورده ام؛ در توقیعی كه از حضرت دریافت كردم، آمده بود: آنچه از جانب فلانی و فلانی و از طرف آن دو زن فرستاده بودی، رسید؛ خدای متعال از شما بپذیرد و از شما خشنود گردد و تو را در دنیا و آخرت، با ما قرار دهد.
وقتی دیدم كه حرف دو زن در میان است، در صحت و درستی نامه تردید نمودم و فكر كردم كه كسی غیر از آن حضرت از پیش خود جعل نموده است؛ چه اینكه من مطمئن بودم كه آنچه آن خانم به من داد (همه اش)، مال خودش بود و او، فقط یك زن بود و چون (در توقیع) دو زن را نوشته دیدم، نسبت به واسطه ی نامه، بد گمان شدم؛ اما هنگامی كه به وطن بازگشتم، آن بانو پیش من آمد و گفت: آیا كالای مرا تحویل دادی؟ گفتم: آری؛ ولی او پرسید: و كالای فلان زن را؟ گفتم: مگر چیزی از غیر شما، در میان آنها بود؟ گفت: آری؛ فلان مقدار، مال من و فلان مقدار، مال خواهرم فلانی بود؛ به او گفتم: آری؛ آنها را رساندم (و شك و تردیدم بر طرف شد.) [1] .
[ صفحه 107]
[1] الخرائج و الجرائح 1: 386 ح 15.